جهاد خود را بشناسیم بخش دوم
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: مقالات گوناگون
- بازدید: 28
بسم الله الرحمن الرحیم
در آخرین سه شنبه ی کلاس بحث ما در مورد جهادها بود . گفتم بگردید ، چه جهاد هایی بر شما است ؟ و چگونه باید انجام شود ؟ شاید با خودتان فکر کنید که من علم غیب دارم و می دانستم جنگ می شود . نه به خدا از این خبرها نیست چیزی ندارم هیچ خبری هم نداشتم . ولی امروز این خانمی که پیش من است یک چیز جالبی را به من یادآوری کرد گفت حاج خانم ، در این 10 روزی که من پیش شما نیامدم خیلی فکر کردم گفتم به چه ؟ گفت از عید و ماه رمضان که بیرون آمدی، از آن به بعد چندین بار، بارها تکرار کردی ، گفتی نمی دانم یک چیز سنگینی روی سینه ی من است، من را هراس می دهد من را هول می دهد . به شما گفتم حاج خانم جشن دارید فلان کار را می خواهید انجام دهید گفتید نه . این ها نیست، کار دنیا نیست . من را یک چیزی چنان سنگین می کند که احساس می کنم هر لحظه خم می شوم آن موقع فهمیدم آن چیزی که شما را خم می کرد همین قصه ای بود که اتفاق افتاد . دیدم چقدر قشنگ برای من تفسیر کرد . لازم نیست سواد داشته باشیم . مهم این است که آدم شعور داشته باشد . چون دقیقاً از روزی که جنگ شروع شد من هم سبک شدم. گفتم جهادهای واجب به خودتان را پیدا کنید با آنها آشنا بشوید، چقدر زود در دام جنگ افتادید. این جنگ شما را به مرزها و پاسداری از مرزها دعوت نمی کرد به کدامتان گفتند بیا دم مرز تفنگ به شما بدهند ؟ اگر به من میدادند که من با تفنگ باید سینه خیز می رفتم راست که نمی توانستم راه بروم. به هیچ کداممان نگفتند، اما خیلی سنگین اصول اخلاقی، تعهدات شما را، و همه ما را، بدون اینکه در کدام طرف هستیم و جهت بودن انسان ها را بدانیم به یک جهاد سخت اشاره کرد، یعنی آن که در جبهه مذهبی ها بود سنگ مذهبی ها را به سینه میزد و آن که در جبهه آزادی های فردی اش بود، من نام دیگری برایش ندارم، سعی میکنم که گفت و گو هایم بسیار سبک و ساده باشد، همه را دعوت کرد، جنگ گفت بیاید دیر کنید همه چیزمان رفت بیایید کنار هم بایستید. مهم نیست که تو به چه چیزی اعتقاد داری… اگر میخواهید سرزمین شما کماکان از برای خودتان باشد، هر موجود خبیث از هر جنسی به آن وارد نشود؛ چون موجودات شرور و خبیث همیشه در شکاف ها می روند. هر چقدر هم شکاف ها ریزتر بهتر چون راحت تر قایم میشوند میروند و نفوذ میکنند برای اینکه شرارت کنند. یک نگاه پشت سرتان بکنید ببینید از این شرارت های ریز ریز داخل شکاف های ریز ریز در سالهای گذشته چقدر داشتیم؟ خیلی. دور هم نشستیم به خصوص آقایون یک احوال پرسی درست حسابی، با محبت و عشق از هم نکردیم . خانم ها که ماءشالله از اینجا گفتند از آنجا گفتند، هیچ کس فکر نکرد که خبیثی در چاله آن ها قایم شده و به زودی همه شان را به جان هم می اندازد و ما همه به جان هم افتادیم، نیفتادیم؟ آنها در این شکاف های ریز قایم میشوند تا شرارت هایشان را بکنند اما شناخته نشوند. افراد در تفکرات و عقاید مختلف به لطف پروردگار فهمیدند که فقط در سایه اتحاد و محکم به هم چسبیدن است که حتی اگر از یک جنس هم نباشند میتوانند آنچه را که به آن مامِ وطن، غیرت و شرف و آبرو می گویند می توانند حفظش کنند. آیا دیدید عرب ها هنگام نماز جماعت سفت به هم میچسبند عرب ها چنان به هم میچسبند که وقتی از بغل شما رکوع میرود این دست شما را میکَند میرود. من همیشه میگفتم چرا این کار را میکنند مگر دیوانه اند؟ نه دیوانه نیستند در صف نماز گزاران شان نمی خواهند شرور وارد شود. نمیگویم تایید میکنم که این کار را میکنند چون من به شخصه یکی از آن ها چنان بلایی سرم آورد که کامل نمازم از بین رفت چون به خاطر مهره های گردنم دست های من دردناک است .ولی واقعیتش این است که آنها این را فهمیدند اما افسوس در مسائل سیاسی این را نفهمیدند.
بنده معتقد هستم که اصلا دست های به هم حلقه شده نباید باز شوند یاد گرفتید دست هایتان را به هم حلقه کنید؟ دیگر باز نکنید. مطب چشم پزشکی رفتم ، خانم ها همه گیسو پریشان بودند نگاهشان میکردم گفتند چیه؟ گفتم خدا را شکر میکنم یک کسانی مثل شما اینجا آمدند من زیبایی ها را در شما میبینم شما نبودید زیبایی ها را از کجا می توانستم ببینم گل از گلشان باز شد. به من چه آخر؟ روزی که مُردم هیچ کدام آن ها را در قبر من نمیگذارند .دست هایتان را از هم باز نکنید چون خبیثانِ خبیث در سوراخ ها پنهان شده اند اگر از این بنده کوچک خدا قبول می کنید در خانه هایتان میان اقوامتان، همسایگان، همکارانتان و… اختلاف ها را کنار بگذارید اتحاد دستها را محکم کنید تا هر کس در سهم خودش به این اتحادی که در سایه لطف پروردگار به وجود آمده که انسان ها سهم یکدیگر را بشناسند و احترام قائل بشوند کمک کنید آن وقت به جهادی واقعی نائل خواهیم شد.