منو

دوشنبه, 10 ارديبهشت 1403 - Mon 04 29 2024

A+ A A-

راهبردهایی برای ورود به عصر نور بخش چهارم

بسم الله الرحمن الرحیم 

هیچ می دانید دنیا در کشمکشی سخت افتاده که به همان میزان انسان ها هم از کشمکش های درونی و بیرونی بهره مند شدند هم داخلتان کشمکش است هم بیرون شما پیرهای قدیمی می گفتند داخل مان را خودمان می خوریم بیرونمان را مردم . این یک حقیقت است می دانید ؟شما دائم درون خود را می خورید دائم در حال جویدن هستید چرا؟یک چیزی آن داخل غلط است چون غلط است خودتان را می خورید، گردن بقیه نیندازید . گردن خود شما است اگر فکر میکنی فلانی چپ تو را نگاه می کند قطعاً هم چپ نگاه می کند من می گویم تو دیوانه نیستی حتماً چپ نگاهت می کند اما چرا چپ نگاه می کند ؟کجا فکر کرد که می تواند چپ تو را نگاه کند ؟یک جایی یک کاری کردی فهمید که می تواند تو را چپ نگاه کند.
من تمام این یک سال گذشته دنبال این نکته ها در خودم گشتم با شما کاری ندارم با خودم گشتم خیلی ها را پیدا کردم بعد از خودم عذرخواهی کردم از خدای درونم عذرخواهی کردم غلط کردم نفهمیدم شما چه کار می کنید ؟هیچ می دانید دنیا در کشمکشی سخت افتاده که به همان میزان انسان ها هم از کشمکش های درونی و بیرونی بهره مند گشتند ؟هر دم تلاش می نمایند مقصری از روبروی خویش یابند با انگشت اشاره ی خویش او را نشانه روند و فکر میکنند اینگونه بار خویش را سبک می کنند فکر می کند بارش سبک شد درحالی که غافلند چون بار فرد مورد اشاره را هم بر بار خویش می افزایند. او به من بد کرده شکی نیست ولی چون خودش نیست و من دائم او را مقصر می کنم بار او را بر می دارند و بر گرده ی من می گذارند مگر من حمال هستم یک ذره فکر کنید خدا شما را حمال نیافریده بارکش بار بقیه باشید خداوکیلی شانه ای خود را تکان دهید ببینید چقدر بار پایین می افتد.شب تا صبح با خودش جنگ کرده این این طوری گفته آن این طوری گفته حاصل هیچی درحالی که غافلند چون بار فرد مورد اشاره را هم بر بار خویش می افزایند و هر دم سنگین تر می شوند و به دنبال اگاهی دهنده ای هم نیستند فقط دنبال یکی هستند تا آنها را تائید کند می دانید چرا چنین شد؟می دانید چرا؟ادمی در روز الست با پروردگار خویش عهد بست جز او را نپرستد در قران خواندیم روز الست خدا با بندهایش با آدمی عهد بست که ای آدم جز من را نپرستید یعنی چی ؟ یعنی اینکه در افق دیدش تنها خداوند یکتا که خالق اوست روشن و شفاف نقش بسته باشد چون رنگ الهی بی رنگی است و رنگ های دنیا بسیار زیبا و خیره کننده و رهزن چشم ها و سپس رهزن دل ها است به همین دلیل پروردگار از آدم خواست تنها او را بپرستد یعنی منظر نگاهش تعقلش قلبش تنها خداوند باشد تا اسیر رنگ ها که در نهایت به زنگار تبدیل می شوند نگردد.خداوند عهد گرفت که جز خدا را اطاعت نکند دستور نگیرد از شیطان اطاعت نکند چرا؟چون وقتی دستور دهنده یکی است ولا غیر همه چیز در جایگاه خودش قرار می گیرد هیچ چیزی در دنیا براساس سلیقه ها تمایلات و تمنیات هر آدمی اعمال نمی گرددکه اگر غیر از این باشد چون آدمی در دنیا با آدم های بسیار معاشر است از هرکدام رنگی را بپسندد و در پی پسندش تقبل انجام دستوری از او نماید که به ظاهر دستور نیست خیراندیشی و صلاح محض است خود به خود در مسیر شیطان قرار می گیرد.در قرآن چقدر خداوند ظریف اشاره فرموده است که از من اطاعت کنید از شیطان پیروی نکنید در ظرافت این کلام همین بس که به آدمی بدون آنکه اشاره ای مستقیم نماید تفهیم فرمودند که این قصه یعنی اطاعت کردن حد میانه ندارد یا شما مطیع اوامر الهی هستید یا مطیع دستورات شیطانی، حد وسط ندارد .آدمی این رشته ی حساس و ظریف پیوند با خالقش را فراموش کرد امروز در چنان گرداب فرو رونده ی سختی قرار گرفته که حتی ریسمان الهی را که همیشه بالای سر او آویزان است و در دسترس او قرار دارد نمی بیند معتقد و بی اعتقاد با هم فغان می کنند هر دو فریادرس می خواهند اما درست نگاه نمی کنند حتی آن کسی که معتقد است چنان در رنگ و ریای دنیا غرق شده که هیچ چیزی نمی بیند.
در گردش ایام ، این روزها و روزهای پس از آن چنان روشن است این روشنی این روزها مثل وقتی است که محل زندگی ما در گردش به دور خورشید مقابل بشود به بخش نور و روشنایی. دیدید قطب شش ماه روز است همه چیز در روشنایی خورشید عیان می شود ما در این دوران قرار داریم باز یک اشاره ی دیگر به قران می کنم خداوند در قران قسم یاد نموده به آن زمانی که روز لباس روشن را بر تاریکی شب می پوشاند و همه چیز روشن می شود فکر نمی کنید که امروز و روزهای بعد مصداقی زیبا از این کلام پروردگار و از این قسم قرانی می باشد.بیندیشید حتی کلام قرآن در این نور آگاهی بر قلب و روح آدمی تجلی دیگری دارد چقدر کم هستند که قران می خوانند برای فهمیدن و روشن گشتن . بلکه قشر وسیعی قران می خوانند چون نذر دارند چون حافظ قرآن می خواهندکه باشند یا به دلیلی متعهد به تلاوت قران شدند حتی می خوانند چون می خواهند درجات بهشت را بالا روند افسوس که نمی دانند که تلاوت قرآنی که درجات ومرتبه های بهشت را پیش رویشان می گشاید و بالا می برد زیر سایه فهم آن سوره ها و آیات امکان پذیر است . این را که می نوشتم یک لحظه مکث کردم . گفتم الان من در بهشت ایستادم و می گویند : بفرمایید داخل . کجا بروم ؟ می گوید بخوان و برو . چه را بخوانم ؟ من از قرآن آدرس ندارم . این همه هم قرآن خواندم . هر آدرسی که تو می دهی یک قدم به جلو می روی می گوید اگر بلدی باز هم بخوان و جلو برو . بلد نیستی همین جا بنشین دیگر بس است . قرآن بخوانید تا در این نور فراوان چرایی بسیار از آیات بر شما روشن شود .این حکایت شما برای سال نو است .

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید