منو

یکشنبه, 16 ارديبهشت 1403 - Sun 05 05 2024

A+ A A-

تعمقی در سوره مریم بخش پنجم

بسم الله الرحمن الرحیم

 در سوره مریم پی می گیریم دنباله داستان حضرت مریم و تولد حضرت عیسی(ع) . در آیه 34 خداوند فرمودند :

ذَلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ ﴿٣٤﴾
این است ماجرای عیسی پسر مریم ؛ یعنی به وضوح شرح داده شده است که عیسی چگونه به دنیا آمد در کجا ، به چه شکلی و در شیرخوارگی یا به عبارتی در گهواره لب به سخن گشود و خودش را معرفی کرد که برای هدایت مردم آمده ، خودش را به عنوان بنده خداوند معرفی کرد یعنی جای هیچ گونه شک و شبهه ای نگذاشت . علی رغم این که انسان ها شک و شبهات را برای خودشان پذیرفتند و زیر بارش رفتند و این چنین دنیا و آخرتشان را سوزاندند . شرح داد که من بنده خدایم ، به من کتاب داده شده برای هدایت و پیامبری هستم از جانب خدا . خیلی ساده ، خیلی روان و خیلی شفاف .
خداوند می فرماید : این است ماجرای عیسی پسر مریم . و زیباتر آن است که در آیه 31 ، 32 و 33 حضرت عیسی خیلی زیبا به وجود مادر بزرگوارشان اشاره می کنند و این که چه مادر نیکوکاری دارند و خداوند به ایشان دستور داده که زورگو نباشد ، نافرمان مادر نباشد و در میان مردم یعنی تمام آن چیزهایی که مردم در دنیا برای خود دارند برای خودشان برشمردند و در آیه 33 زاییده شدنشان را اعلام می کنند که جنبه خدایی نداشته باشند . درود بر من روزی که زاده شدم و روزی که می میرم . پس چون بندگان دیگر نشئه مرگ را هم خواهند چشید که چشیدند و روزی که زنده بر انگیخته می شوم که این زنده برانگیخته شدن باز برای همه انسان ها هست و شاید هم به گونه ای اشاره ای است به این که در زمان ظهور آقا امام زمان(عج) زنده بر انگیخته می شوند و بر می خیزند .
این است ماجرای عیسی پسر مریم ، همان سخن حقی که در آن تردید می کنند . همان گفنگویی است که دیگر مردمان حالا یک سری بر اثر جهلشان ، یک سری بر اثر خودخواهی هایشان ، یک سری برای این که جنبه های کفر را بالا ببرند ، این سخن حق را و این ماجرای عیسی پسر مریم را که در آن تردید می کنند .
مَا كَانَ لِلَّهِ أَنْ يَتَّخِذَ مِنْ وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿٣٥﴾
خدا را نسزد که فرزندی بر گیرد .
طبیعی هم هست اگر خدایی که ما می شناسیم و به ما معرفی شده صاحب فرزند باشد یعنی یک وجودی از وجود خودش در دنیا به صورت انفرادی قرار داده و به طور حتم باید حتماً مجالستی با یک جنسی از جنس خودش ولی مخالف خودش چنان که ما در دنیا مرد داریم و زن ؛ و تا یک مرد و یک زن نباشد هیچ فرزندی به دنیا نخواهد آمد . پس خداوند را نسزد که فرزندی بر گیرد در مقام خدایی که قرار دارد . منزه است او یعنی از این قصّه پاکیزه است ، به دور است ، کاملاً به دور است .
چون کاری را اراده کند به آن فقط می گوید باش و می شود . مقام خدایی را تعریف می کند می گوید نه تنها منزّه است از این که فرزندی بگیرد یا کاری مشابه آن ، بلکه وقتی بر هر کاری اراده کند همان لحظه که بگوید باش می شود ، نیازی نیست که دارای همسری باشد یا بخواهد از آن همسر زمان طولانی بگذرد فرزندی بیاید از این قصّه ها ندارد . چنان که بخواهد بگوید باش و می شود .
وَ إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ ﴿٣٦﴾
و بی تردید الله پروردگار من و پروردگار شماست .
یعنی خدای جمیع آدم ها یکی است ؛ پس او را بندگی کنید که راه راست همین است . امروز یک عزیزی می گفت که من همیشه در سر نمازهایم دعا می کنم که خدایا من به پیری نرسم قبل از پیری از دنیا بروم ، آیا کار خوبی می کنم ؟ گفتم نه ، ما را چه رسد که برای خدا تعیین تکلیف کنیم . ما می گوییم خدایا عنایت کن ، لطف کن که من هر چه قدر تو عمر در دنیا مرا بخشیدی ، یک روز ، صد سال ، دویست سال ، هر چه ، بنده تو باشم این می تواند انتخاب من بنده باشد اما نسزد که من بنده را که برای مقام خداییش تعیین کنم من را نگذار که پیر شوم ، در جوانی مرا بمیران . پروردگار خودش کارش را خواهد کرد این مهم نیست که ما چه قدر دنیا زندگی می کنیم ، مهم آن است که چگونه زندگی می کنیم .
فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿٣٧﴾
اما گروه هایی از میان آن ها اختلاف کردند پس وای بر کافران از حضور در روزی بزرگ .
کسانی که در بحث تولّد حضرت عیسی و چگونگی تولدش و به وجود آمدنش دچار اختلاف شدند خداوند در این آیه آن ها را به کافران تعبیر می کند . وای بر کافران از حضور در روزی بزرگ ؛ روز بزرگ ، روز محشر ، روزی که همه حقایق آشکار می شود .
أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنَا لَكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿٣٨﴾
روزی که پیش ما آیند چه شنوا و چه بینا می شوند ولی ستمگران امروز در گمراهی آشکارند . آن هایی که در دنیا چشم هایشان را روی حقایق می بندند در روز محشر خداوند چشم ها و گوش هایشان را باز می کند برای دیدن و شنیدن حقایق ، آن موقع می بینند که در دنیا در چه گمراهی خود را نگه داشتند و در به سر بردند .
ستمگران امروز در گمراهی آشکارند . کسانی که غیر از آن چه خداوند بر آن ها مقرر کرده می اندیشند و عمل می کنند در گمراهی آشکارند .
آن رنجی که خداوند در قرآن به آن اشاره می کند فکر می کنم شاید امروز است شاید هم از این بزرگ تر باز در انتظار ماست ، من نمی دانم ولی واقعیت این است که در این روزهای خیلی سخت ، پُر از رنج و پُر از رویارویی با حقایقی که نمی خواهیم آن ها را بپذیریم ، دوست نداریم با آن ها روبرو شویم تمام عمر همه آن ها را پشت سر انداختیم که نبینیم ، نشنویم و درکشان نکنیم و امروز بلاجبار باید هم ببینیم ، هم بشنویم و هم درک کنیم . خداوند این روزهای سخت ما را به حال خودمان وانگذارد که اگر ما را به حال خودمان وا بگذارد دیگر راه گریزی نیست و در این رنج باقی خواهیم ماند .

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید