منو

یکشنبه, 09 ارديبهشت 1403 - Sun 04 28 2024

A+ A A-

تعمقی در سوره حج بخش دوازدهم

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَ لَا نَبِىٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى ٱلشَّيْطَـنُ فِی أُمْنِيَّتِهِۦ فَيَنسَخُ ٱللَّهُ مَا يُلْقِى ٱلشَّيْطَـنُ ثُمَّ يُحْكِمُ ٱللَّهُ ءَايَـتِهِۦ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٥٢﴾‎
و پيش از تو نيز هيچ رسول و پيامبرى را نفرستاديم جز اين كه هرگاه آرزو مى‌كرد. دیدید آدمی را که برای خودش می نشیند و طرحی می ریزد حالا ما بعنوان بنده های معمولی خدا، خانه ام را مثلاً رنگ می کنم یا مثلاً فلان فرشم را عوض می کنم، فلان کار را انجام می دهم و... پیامبران خدا در تنهایی شان آرزوهایشان این بود که چه طرحی بریزند که هدف رسالتشان کامل انجام بشود.
خداوند می فرماید: و پيش از تو نيز هيچ رسول و پيامبرى را نفرستاديم جز اين كه هرگاه آرزو مى‌كرد شيطان در خواسته او القاى شبهه مى‌كرد. که نه! این خوب نیست، این طوری درست نیست، نه این کار تأثیر بد دارد و.... چون شیطان شکل های مختلف خودش را نشان می دهد.
اما خدا آن چه را شيطان القا مى‌كرد محو مى‌گردانيد، سپس خدا آيات خود را استوار مى‌ساخت و خدای دانای حکیم است.
این آیه در مورد پیغمبر و پیامبران پیشین کاملاً پسندیده اما برای ما امروز چه دارد؟ برای ما چنین حکایت می کند که وقتی می نشینیم و برای آرزوهایمان طرح هایی می ریزیم موقع طرح ریزی دقت کنیم آیا طرح های ما آرزوهای بلند مدت است؟ آرزوهای تجمل پرستانه است؟ آرزوهایی است که برای این که برتری بر دیگران داشته باشیم؟ اگر دنبال چنین آرزوهایی باشیم قطعاً شیطان می آید توی کار ما، مثلاً اگر بنده بخواهم یک دانه فرش بخرم می گوید: نه بابا! حیف نیست سه تا لااقل بخر، آن را هم عوض کن، این را هم عوض کن. شیطان در کار پیامبران دخالت می کرد، خودش را می رساند طرح هایشان را به هم بریزد که خداوند آیاتش را برای پیامبرانشان استوار می نمود. برای من و شما هم کمک کرده، چطوری کمک کرده؟ به ما یاد داده از آرزوهای دور و دراز پرهیز کنید، خودتان را غرق خواسته های بلند مدت نکنید؛ باید یک روزی کاخ داشته باشم، باید یک روزی چنین کنم، باید یک روزی چنان کنم. بنده هیچ بچه کنکوری از جمله بچه های خودم را هرگز دعا نکردم کنکور قبول بشوند! گفتم خدایا برای این جوان ها آن چیزی را مقرر کن که تو صلاح می دانی و خِیر آن ها در آن است. گاهی اوقات صلاح است که طرف قبول نشود کسی چه می داند؟ سال اولی که کنکور دادم چون پدرم نمی توانست خرج دانشگاه ملی که هزینه اش خیلی بالا بود را بدهد، هیچ کدام این دانشگاه ها را در انتخاب رشته هایم نزدم در نتیجه وقتی جواب کنکور آمد دیدم که قبول نشدم در حالی که تمام رتبه هایی که داشتم مهندسی سازه آن دانشگاه می توانستم قبول بشوم، کدام دانشگاه رتبه آوردم؟ دانشگاه علم و صنعت رتبه آوردم، در آن جا جفتم را پیدا کردم جفتی نیکو، جفتی پاکیزه، جفتی خوب. ما نمی دانیم چه چیزی به صلاحمان است، اگر اختیارمان را بسپاریم به دست خداوند او بهترین را تعیین می کند. آرزوهایتان را بیان کنید براساس آن چیزی که خدا دستور داده ولی در نهایت بگویید: خدایا من این طور فکر می کنم اگر تو غیر از این فکر می کنی راضی ام به رضای تو و آن چیزی را بخواهید که خداوند برای شما بخواهد چون شیطان هر لحظه برای این که در بساط شما رخنه کند آماده است. خدای دانای حکیم است.
لِّيَجْعَلَ مَا يُلْقِى ٱلشَّيْطَـنُ فِتْنَةً لِّلَّذِينَ فِى قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَٱلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ ٱلظَّـلِمِينَ لَفِى شِقَاقٍ بَعِيدٍ ﴿٥٣﴾
تا آن چه را كه شيطان القا مى‌كند آزمودنى براى بيماردلان و سنگدلان قرار دهد.
کسانی که دل های بیماری دارند. یعنی چه دل بیمار؟ آلوده است به حسد، به کبر، به غرور، دروغ، تهمت و... این طور قلب ها آلوده اند خداوند شیطان را گذاشته، شیطان این دل ها را القا می کند. و ستمگران در ستيز بزرگى با حق‌ گرفتارند.
همه تلاشش را می کند، به هر دری می زند، هر جا بتواند رشوه می دهد، پول می دهد، پارتی می تراشد که هر طور هست بچه اش در این نقطه و در این رشته قبول بشود، اصلاً خبر ندارد وقتی فرزندش پا در آن دانشگاه گذاشت چه اتفاقی برای او می افتد؟ شیطان همیشه آماده است تا با کسانی که دل هایشان آلوده است، دل هایشان از سنگ شده بخاطر رفتارهای غلط، بخاطر سرکشی و عنادی که در مقابل دستورات حق می کنند آن ها را گرفتار کند؛ علت هم دارد، کافی است خدا دستش را از سر بنده بردارد شیطان راحت دستش می رسد اما تا وقتی دست خدا روی سر بنده هست شیطان نزدیک هم بیاید طرد می شود. خب چه کسی از سر بنده، دست خدا را برمی دارد؟ خودش!! خودش با عنادش، خودش با سرکشی هایش.
وَ لِيَعْلَمَ ٱلَّذِينَ أُوتُوا ٱلْعِلْمَ أَنَّهُ ٱلْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِۦ فَتُخْبِتَ لَهُۥ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ ٱللَّهَ لَهَادِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا إِلَى صِرَطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٥٤﴾ ‎
و تا دانش يافتگان بدانند، خب این تکلیف چه کسانی بود؟ آن هایی که سنگدل هستند، آن هایی که کوردل هستند، آن هایی که دل هایشان بیمار است. اما دانش یافتگان کسانی هستند که آموختند که در کتاب خدا، در احکام خدا، در آن چه که دستور داده چه خِیر و برکت بزرگی نهفته است.
و تا دانش يافتگان بدانند، كه قرآن حق است و از جانب پروردگار توست و به آن بگروند و دل‌هايشان در برابر آن خاضع گردد، خداوند بى‌ترديد راهنماى مؤمنان به راه راست است.
کسانی که خاضعانه در مقابل پروردگار رفتار می کنند. همیشه گفتم با خدا که حرف می زنید خیلی هم داشتی مشتی حرف نزنید، چه خبر است! خیلی با خدا خاله خواهر زاده می شوید. اگر تو این طوری کنی، من این طوری می کنم، از کی تا حالا! شما با همسایه بغلی تان نمی توانید این همه راحت هر چه دلتان می خواهد بگویید. بنابراین با خداوند که گفتگو می کنید گفتگوهایی از سر ادب و متانت انجام بدهید.
وَ لَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ ﴿٥٥﴾
کسانی که کافر شدند همواره از بابت آن در شکّ هستند.
در این سال هایی که از عمرم گذشته خیلی دیدم آدم هایی را که کفر می ورزند و چه قدر جالب است وقتی کفر می ورزند در قبال کفرشان هم در شکّ هستند. اگر زیادی به آن ها بپیچی و کلّه بزنی می بینی که آخر سر خودشان هم دو به شکّ هستند. چه کاری هست که می کنید! چرا در معاملاتی وارد می شوید که پایان آن سوخت شما هست.
در خلوتشان قلب هایشان می تپد و نگران است که عاقبتشان چه می شود. ما همه الان می گوییم اگر بمیریم ما نیستیم آن زیر که، خوب دقت کنید یک لحظه فکر کنید با خودتان، مُردیم ما را گذاشتند داخل قبر این همه خاک و سنگ هم ریختند، یک سنگ گنده هم گذاشتند روی
صورتمان، که نتوانیم تکان بخوریم حالا اگر ما آن زیر باشیم زنده باشیم چه می شود به نظر شما ؟ آدم در این دنیا دیوانه می شود یک ثانیه هم نمی تواند بخوابد یک ثانیه هم نمی تواند بنشیند آسایش ندارد اما خدا به ما آموزش داده است آن چه زیر خاک قرار می گیرد جسم توست که از جنس همان خاک است بر می گردد به صاحبش یعنی به خاک اما آن نفخه که در تو دمیدم از جنس من است آن هم باید برگردد سر جای خود، جای او کجا بود؟ نزد خداوند. این ما را این قدر خوشحال می کند، هم ما را برای این که وقتی می خواهیم بمیریم این قدر نگران نباشیم هم بازماندگان ما را خوشحال می کند. گریه می کند چرا فلانی مُرد اما خودش به خودش می گوید او که آن زیر نیست که اون الان در پرواز است دارد، آسمان ها را سِیر می کند . من این قدر که در خانه خودمان با مرحوم همسرم صحبت می کنم و راحت حرف می زنم یا حتی بروم بیرون در طبیعت، در طبیعت که خیلی راحت تر هستم، خیلی بیشتر سر مزارشان که می روم این قدر راحت نیستم چون آن جا برایم غریبه است. آن جا که میروم ناله ام در می آید یک لحظه فکر می کنم اگر حاج آقای من آن زیر خوابیده باشد پس چرا من این بالا هستم، کاش من هم مُرده بودم لا اقل دوتایی با هم بودیم تنها نبود؛ ما که معتقدیم، ما که دل به خدا دادیم، کلام خدا را پسندیدیم این طوری فکر می کنیم ببینید چه قدر امنیّت داریم اما آن کسی که کفر ورزیده اگر بمیرد چه اتفاقی می افتد؟ چون باور کرده آن زیر می ماند، همیشه دلش در هراس است.
تا آن گاه قیامت بر آن ها در رسد یا عذاب روز عقیم به سراغشان بیاد.
چه کسی می داند عذاب روز عقیم چیست؟ کسی در موردش چیزی می داند؟ کسی در مورد آن چیزی شنیده؟ چه قدر قرآن خواندید، ختم کردید! یک بار به ذهنتان نرسید بگردید ببینید عذاب روز عقیم چیست؟ عقیم یعنی آن موجودی که دیگر باروری ندارد. روز عقیم، روزی است که در آن دیگر نعمت ها شکوفا نمی شود. نعمت ها چیست؟ تابیدن خورشید، آمدن ماه، جذر و مد اقیانوس ها، میوه دادن درخت ها. دیگر درآن روز هیچ گونه نعمتی به وقوع نمی پیوندد، آن وقت چه می شود؟ اگر خورشید نیاید که همیشه در سیاهی می مانیم، اگر ماه نتابد، ستاره نتابد ما راهمان را در زمین پیدا نمی کنیم، اگر که دریاها جذر و مد نکنند آب ها چه اتفاقی برایشان می افتد ؟ اگر ابرها نبارند برای ما چه اتفاقی می افتد؟ یک روز است اما یک روز آن به اندازه سالیان دراز طول می کشد. خداوند ما را از عذاب چنین روزی در امان بدارد.

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید