منو

جمعه, 15 آذر 1404 - Fri 12 05 2025

A+ A A-

پرسش و پاسخ شماره صد و سی و پنجم

  • نوشته شده توسط مدیر سایت
  • دسته: پرسش و پاسخ
  • بازدید: 76

بسم الله الرحمن الرحیم

سوال: آیا مخلوقات خدا به ذات بر هم برتری دارند؟ مثلا گل گلایل پست تر یا جذاب تر از ارکیده آفریده شده است؟ با توجه به صحبت شما قوم بنی اسرائیل گفتند ما عدس را به جای بلدرچین می خواهیم، خدا گفت که پست تر را به جای بهتر می خواهید؟ آیا گوشت بر عدس برتری دارد؟

استاد: اولا ما نمی دانیم حقیقت من و سلوی همین گوشتی هست که الان داریم می خوریم چون ما این گوشت را روی زمین می خوریم اما آن چیزی که خداوند برای قوم بنی اسرائیل قرار داد از آسمان، از جایگاه بسیار برتر می آمد پس نمی تواند این گوشت و مرغ و بوقلمون … چیزهایی باشد که ما روی زمین می خوریم چون همه این ها عملا تغذیه شان از زمین است یعنی به نوعی وابستگی به زمین و خاک دارند پس آن که از آن بالا وعده داده شده بود و برای این ها می آمد کاملا با آن چیزی که روی زمین پرورش پیدا می کند متفاوت است پس نمی توانیم قضاوت کنیم اما خداوندی که این ها را خلق کرده خیلی زیبا می داند آن چیست، این چیست، می گوید من برای شما آوردم، خدا برای قوم بنی اسرائیل از انواع معجزات همه چیز را تمام کرده است چیزی نیست که برای این ها کم گذاشته باشد، پیامبری که صاحب کتاب و نبوت و صاحب معجزاتی است که اگر هر یک دانه اش در همین عصر ما که عصر تکنولوژی برتر است اتفاق بیفتد دهان های همه مردم باز و گوش هایشان دراز و چشم هایشان گرد می ماند، که این چه بود از کجا آمد چه کسی باعث آن شد؟ در حالی که آن موقع آمد، کتابی که تمام شریعت یعنی کل شرع دین خدا را در برداشت در حالی که قبلا دستورات در حد مردمان آن زمان می آمد نه مردمان زمان بعدی شان، مگر زمان بعدی تا زمانی که پیغمبر بعدی بیاید. خدا برای بنی اسرائیل همه چیز را تمام گذاشت من و سلوی هم از آسمان می آمد، چه کسی آن که از آسمان آمد را دید که این گوشت گوسفند یا گاو است؟
صحبت از جمع: در رابطه با مخلوقات اصلا مقایسه کردن صحیح نیست، 5 تا انگشت را نگاه کنید، یکی کوتاه، یکی بلندتر، یکی چاق تر، آیا این انگشت کوتاه می تواند بگوید من پست تر از این انگشت بلند هستم؟ هر کدام از این ها خلقتشان برای منظوری است که خدا این را طراحی کرده و هر کدام وظیفه ای دارند اما در ذات، همه ی این ها یکی است . ذات این انگشت با ذات این انگشت و دیگران انگشتان یکی است و همه هم به خدا بر می گردد در مورد مخلوقات مقایسه کردن صحیح نیست و در دید توحید صمدی منشاء همه چیز به خدا بر می گردد و تفاوتی وجود ندارد .
استاد : سوالی که دوستمان می پرسد یک چیزی که از آسمان می آید را با چیزی که روی زمین پرورش پیدا میکند مقایسه می کند ما این را می گوییم ما اصلاً نمی دانیم من و سلوی چه است تو چرا می گویی گوشت ؟
صحبت از جمع : برای من غیر قابل باور است که یک چیزی که برای غیر بشر باشد خدا بیاید و امروز در قرآن برای ما مثال بزند مثل این است که بگویند برای استاد از آسمان غذا می آید .
استاد : برای حضرت مریم از آسمان غذا می آمد .
ادامه صحبت از جمع : خب میوه های بهشتی، میوه، یعنی چیزی که قابل خوردن است . حالا شاید یک کمی خوشمزه تر بوده ولی میوه بوده است .
استاد : من آن را هم اینطور می گویم که در زمین بهتر و بدتر بودن مخلوقات را ما می گوییم . یعنی معیارهای انسانی ما است معیار پروردگار، بدتر و بهتر فقط عمل آدم ها است، عمل مخلوقات است من نمی دانم خداوند بعداً در مورد حیوانات چطور تصمیم می گیرد ولی عمل مخلوقات است که بهتر و بالاتر بودنشان را و بدتر بودنشان را تعیین می کند . اما در مورد ما انسان ها، ما میگوییم فلانی بد است، فلانی خوب است این غذا خوب است، آن غذا بد است یا این گل خیلی خوب و گران قیمت است و آن یکی خیلی ارزان است پس خیلی بد است . این خوبی و بدی را ما تعیین میکنیم نه خداوند . در مورد من و سلوی باز هم می گویم ما اصلاً نمی دانیم چه است . فقط می دانیم خداوند برای قوم بنی اسرائیل که سال های زیاد زجر کشیدند، فرعون فرزندان پسر آنها را کشت و به بدبختی خودشان را به یک جایی رساندند، برای آنها حتی من و سلوی فرستاد که فعلاً تغذیه کنند. خودشان آنها را خوردند و زد زیر دلشان، گفتند که به ما از زمین هم بدهید . حالا، آیا آنها بهتر بودند و این ها بدتر ؟ ما اصلاً نمی دانیم چون اصلاً میزان مقایسه نداریم و حق مقایسه هم نداریم به ما اصلاً ربطی ندارد . در مورد آدم ها هم باز همینطور.
بدترین چیز در این دنیا دو چیز است ، یکی حسد و دیگری قضاوت است، زیربنا و ریشه ی انسان را می کَند و داغان می کند این اینجوری و آن آنجوری است . بنده در عرض روز گفتگوهای مختلف دارم بعد در مورد یک آدم، 4 نفر به من نظر می دهد . تو چه میدانی که او در زندگی و در شرایطش چه دارد، این کار را نکنید، حتی راجع به حیوانات قضاوت نکنید. من به شخصه گوشت گاو نمی خورم، چون برای این سیستم بدنی بلغمی سرد من عین سم است . اما دلیل ندارد برای تو هم همین باشد من نمی گویم بد است می گویم من نمی خورم چون من نمی توانم بخورم پس بیاییم یاد بگیریم نه تنها در مورد آدم ها، در مورد گیاهان، در مورد حیوانات، و هرچیزی که در جهان هستی وجود دارد بحث قضاوت مان را ببُریم .
صحبت از جمع : صورت سوال کاملا مفهوم نشد و طبیعتاً پاسخ هم آن پاسخی که منطبق بر سوال باشد نیست. همچنان هم با این موضوع دغدغه هایی دارم و هم جواب قطعی برای آن ندارم ولی اصل صورت سوال برای من این بوده است که آیا آنچه که موجب برتری مخلوقی نسبت به مخلوق دیگر می شود، آیا اصالت در خلقتش دارد ؟ یا اینکه یک اعتبار انسانی است ؟ به این معنی که شما فرض کنید تفاوت بین طلا و آهن . در جهان امروز اگر کسی بگوید حقیقتاً آهن به اندازه ی طلا ارزش دارد، اصلاً مودبانه اش این است که گزاره ی غیر قابل قبولی است ، این که کسی بیاید و بگوید طلا به اندازه ی آهن ارزش دارد . حالا برای من همواره سوال این بوده است که آیا خداوند این اعتبار را در لحظه ی خلقتش به طلا بخشیده یا این یک اعتبار انسانی است ؟ حالا دوست ما مثال گل را زد که آیا فرضاً گل ارکیده که شاید الان یکی از گران قیمت ترین گل های جهان است، خداوند اصالتاً این گیاه را برتر آفریده یا نه این یک اعتبار انسانی است و در بستر زمان شکل گرفته است و آدم ها فکر کرده اند که ارکیده قشنگ تر و شیکتر است، پس آن را گران تر خرید و فروش می کنند ؟ که البته برای این یک پاسخ هایی هم هست . مثلاً در مورد، این آیه ای که می گویم به زعم خودم در مورد انسان ها گفته می شود که خداوند می فرمایند بعضی را به بعضی برتری دادیم . واصلاً این لفظ لزوماً در مورد اخلاقیات نیست، می تواند شامل اخلاقیات هم بشود، می تواند در مورد جایگاه ها باشد و ... و خیلی مسائل دیگر . و اینکه خداوند در جهان می فرمایند که چهارپایان را مسخر شما کردیم بنابراین با این گزاره ها شاید در اصالت، خلقت گوسفند از خلقت انسان کم اعتبارتر، کم ارزش تر باشد که خداوند یکی را مسخر دیگری کرده است . موضوع اینجا مقایسه به معنی اینکه این خوب و این بد است نیست . چرا من این سوال را مطرح کردم ؟ اصلاً به جواب این سوال هم رسیدیم ، که چه شود ؟ موضوع این است که برای من چالش از این جنس بوده که بتوانم خودم را از قراردادهای انسانی بیرون بیاورم و اتفاقاً آن قضاوتی را که شما می فرمایید صحیح تر انجامش دهم . یعنی ممکن است یک جایی، همه ی ما هم همین طور هستیم، اگر نگاه کنید در زندگی روزمره بارها بارها درگیر چالش هایی از جنس ارزش گذاری هستیم. در چندسال اخیر یک چالشی در جهان اتفاق افتاده است مبنی بر این که برندها همین لباسی است که من و شما می پوشیم . همان کارخانه تولید می کند حالا یک ترند جهانی است . اگر شما یا دوستانی اهل اینستاگرام باشند کلیپ هایش را می بینند . این پیراهنی که شما از برند x می پوشید و نمی خواهم نام ببرم ، همان برند جعفرقلی خان است فقط چون روی آن مهر خورده است تو داری 20 برابر بابت آن پول می دهی . در واقع آن سوال نهایتاً می خواهد به اینجا پاسخ دهد که اگر من دارم بی نهایت تلاش می کنم که امروز در مجلس ختم مادربزرگم حتماً گل ارکیده بگذارم، آیا چقدر این اصالت دارد ؟ این سوال خیلی بزرگی است که پاسخ نهایی اش می خواهد من را به اینجا برساند که من در مقام مقایسه چقدر پایبند اصالت خلقت آن مفاهیم ، آن موجودات هستم . و چقدر بابت قراردادهای انسانی که ممکن است 30 سال بعد از من دیگر معتبر نباشد تلف می شوم. شاید 200 سال دیگر ارزش آهن بیشتر از ارزش طلا باشد. من نمی دانم ؟ آیا اینجوری است ؟ این سوال خیلی بزرگی است برای خودم یک سری جواب ها را دادم و یک سری جواب ها را هم ندارم .
صحبت از جمع : در صحبت دوستمان 2 تا مبحث باهم تداخل دارد یکی ارزش های اجتماعی و باوری انسان و دیگری ارزش های خلقتی است این دو خیلی با هم متفاوت است . در رابطه با ارزش هایی که ما گل گلایل را نسبت به آن یکی بهتر می دانیم و یا بهتر نمی دانیم ، این کاملاً به باورهای ذهنی انسان برمی گردد. چند سال قبل ما در کشور اصلاً آلوئه ورا را نمی شناختیم اما آمدند تعلیم و توضیح دادند روی آن کار کردند الان آلوئه ورا شده یک گیاهی که کلی برای آن ارزش قائل هستند و از آن کمپوت درست می کنند و … اگر ما آن موقع این را نمی شناختیم، این ناشی از عدم شناخت ما بود نه ناشی از وجود آن . امروز گل گلایل را ما زیبا می شناسیم چون در معیارهای زیباشناسی برای ما این زیبا شده است رفته رفته فرهنگ این را به عنوان یک چیز زیبایی جا انداخته است و ما در این گل گلایل این زیبایی را می بینیم که ممکن است زیبایی در یک گل کوچکی که در صحرا شکفته می شود 2 برابر این وجود داشته باشد اما ما این را دقت نکنیم . مهمتر از اینکه ممکن است آثاری در خلقت آن وجود داشته باشد که در وجود این گلایل وجود نداشته باشد . ارزش هایی که بشر قائل است اولاً اکتسابی است ثانیاً برمی گردد به اجتماعی که ما زندگی می کنیم . امروز طلا را با آهن مثال می زدند خیلی مثال قشنگی دوستمان زدند که آیا ما 100 سال دیگر برسیم به جایی که آهن را نسبت به طلا ارزشمندتر بدانیم ؟ امکانش زیاد است چون ما شناخت کامل در رابطه با مخلوقات و چیزهایی که اطرافمان هستند نداریم شناخت ما کاملاً سطحی است . پس بنابراین در رابطه با معیارهای ارزش گذاری در جامعه و فرهنگ کاملاً اکتسابی و کاملاً غیر ثابت است در طول زمان تغییر می کند .
استاد : حرف شما کاملاً صحیح و منطقی است . ولی آن گفتگویی که دوستمان در ابتدا مطرح کرد، من خیلی سال است که با این ها هستم گفتگوهای این ها به من هم در خانه منتقل شده است بارها این دوتا آمدند و نشستند و حرف زدند و من گوش کردم . بحث این ها این است که در ذات خدا ، خدا به ذات در همه چیز یکسان است یا نه ؟
ادامه صحبت از جمع: با ارزش ترین موجودی را که خداوند خلق کرده انسان است در قرآن هم گفته شده است احسن الخالقین، خداوند می گوید من آسمان ها و زمین را مسخر تو قرار دادم اگر که بفهمی ، انسان نسبت به همه موجودات امکان تسخیر دارد این که شما کشتی می سازید و روی دریا راه می روید ، دریا را مسخر خود می کنید هواپیما هم همین طور، هوا و فضا را مسخر خود می کنیم این آیه قرآن است و نشانه اش در طبیعت است اما این که در ذات این مخلوقات با هم متفاوت هستند ابدا تفاوتی وجود ندارد چون اگر ذاتی غیر از ذات غیر پروردگار معتقد باشیم دچار دوگانگی می شویم هر چه هست خداست، ذات پایین ترین سطح با بالاترین ذاتی که ما می گوییم انسان، ذات یکی است و هیچ تفاوتی ندارد.
صحبت از جمع: ما در علم ریاضی و فیزیک از نقطه ای که به مسئله نگاه می کنیم ممکن است جواب فرق کند اگر در ذره باشی ممکن است در بیرون ذره جواب های یک مسئله ممکن است متفاوت باشد آن چیزی که آن ذات را ارزشمند و غیر ارزشمند می کند آن جایی هستی که نگاه می کنی.
استاد: کاملا درست است من هم باور دارم.
صحبت از جمع: دیدگاه من در مورد اختلاف انسان با بقیه است توانایی آن اوجی است که می تواند بگیرد و برگردد به جایی که خلق شده است و عالمی که ما می شناسیم ابزار برگشتن است و قرار است از آن استفاده کند و به آن جا برگردد و به همین دلیل می توانیم بین ذات انسان و بقیه تفاوتی قائل شویم که انسان برترین مخلوق خداست به خاطر آن اوجی که می تواند بگیرد بقیه مخلوقات مثل آن سبزی که مثال میزنید که همه آن را نچینید یک ماموریتی داشته منِ انسان به عنوان آدم مومنی که به مسیر برگشت خودم نگاه کنم که درست از آن استفاده کنم که هم آن ماموریت خود را انجام داده باشد هم من، در مورد بقیه مسائل توافقات انسانی است در قحطی ارزش گندم بیشتر از طلا است همه آن بر اساس عرضه و تقاضا و پول است ذات آن فقط در رفع نیاز امروز انسان بوده و ارزشی پیدا کرده است یا طوری به آن ارزش داده اند که انسان ها به آن نیاز پیدا کنند . به مسائل باید ساده نگاه کرد، یک چوپان بی سواد آن را درک کند نه این که مسائل را آنقدر پیچیده بکنیم که کدام از آنها نسبت به هم برتری دارد یا نه، ما صرفا به این جهان آمدیم وظیفه ای داریم که من نسبت به دیگری چه در ذات و چه در خارج ذات برتری دارم قیاسی نمی توانیم داشته باشیم . در داستان حضرت موسی(ع) که خداوند می گوید پست ترین مخلوقات را بیاور و یک سگی را می برد وسط راه منصرف می شود اگر ما بگوییم حتی انسان از این سگ برتر است حتی نمی توانیم بگوییم این انسان، آن انسانی که می گوییم برتر است مخلوق اولیه است که نمی دانم شاید حضرت آدم باشد ولی من به خاطر منِ شخص خودم به خاطر اشتباه ها و خطاهایی که داشتم ممکن است از یک مورچه ای که وظیفه اش را از اول زندگی کامل و درست انجام داده عقب تر باشم چون آن تمام مسئولیت هایش را به درستی انجام داده و من نتوانستم درست انجام بدهم .
استاد: اصل مهم این است این قدر خودتان را بالا و پایین نکنید اگر ما یاد بگیریم هر چه بیشتر می دانیم و هر چه بیشتر پیرایه داریم زمین بریزیم و سبک تر بشویم سلوک خودمان را راحتتر بالا می رویم و هرچه مسیر این سلوک را سریع تر می رویم زودتر ناشناخته هایمان را پیدا می کنیم، ناشناخته هایمان را که پیدا کردیم سریع تر به خدا میرسیم فقط همین نه چیز دیگری. صحبت از جمع : در یکی از حکمت های آقا امام علی (ع) می فرمایند بهترین زهد پنهان داشتن زهد است . زهد را لطفا توضیح دهید .
استاد : زهد یعنی پارسایی، یک جور تقوی، یک جور عبادت و پاکیزگی . بعضی ها می گویند ریا نباشد ولی دیشب از ساعت 2 بیدار شدم و تا سحر نماز شب می خواندم ، بابا کوتاه بیا، می خواندی که می خواندی برای چه کسی خواندی ؟ برای من؟ چرا برای من پُز آن را می دهی . اما هستند کسانی که نماز شبشان را می خوانند و هیچ کس نمی فهمد . بسیار کسانی هستند که غذای روزانه شان را به کسانی می بخشند و هیچ کس نمی فهمد اما بعضی ها برعکس . پنهان داشتن زهد بسیار بالاست .
صحبت از جمع : در دعای جوشن کبیر یکی از بندهایی که هست که می فرماید لا یصلح العمل المفسدین . یعنی از ویژگی های خداوند این است که عمل مفسدین را اصلاح نمیکند . برداشت شما را می خواهم بدانم .
استاد : مفسد آن مفسدی است که آگاه بوده و فساد کرده است. کسی که آگاهانه فساد می کند خداوند فساد او را نمی پوشاند اصلاح نمی کند سیئه آن را برایش می نویسد . اما برای افرادی که ناآگاه هستند خداوند ملائک شانه چپ و شانه راست امروز را فردا صبح نمی گمارد دو مَلَک جدید می گمارد و می گوید این بنده دیشب تا صبح را شاید توبه و ابراز پشیمانی کرده است . َملَک امروزی نباید بداند این دیروز چه کرده است .این را می پوشاند چون مفسد و فاسد نیست اما آن کسی که به آن درجه از فساد می رسد دیگر نمی پوشاند. در ملا عام هم نمی پوشاند.
ادامه صحبت از جمع: منظور پوشاندن یا منظور این است که موفقیت دنیوی و اخروی چون الان که فساد همه دنیا را گرفته است یعنی نتیجه کارشان را به خودشان برمی گرداند؟
استاد: بله، ما فکر میکنیم فلانی که خیلی پولدار است از لحاظ دنیایی خیلی جایگاه بالا دارد خدا به او خیلی لطف کرده است نه برعکس میدهد میگوید برو جلو ببینم چکار میکنی چون او اینقدر مست است هر چقدر بیشتر به او میدهد مست تر میشود. فسادش بیشتر است، فرق نمیکند چه کسی.
صحبت از جمع: در سوره یونس آیه 81 یک قسمتی است در انتها می فرماید: إِنَّ اللَّهَ لَا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ این به آنجایی برمیگردد که داستان حضرت موسی و آن ساحرین است آنها میریزند داستانی که سحر بوده است و حضرت موسی به آن ها می فرمایید هر چه را در این صحنه آوردید جادو است،بعد می فرماید خداوند آن را به زودی باطل میکند، فرض کنید من یک کار زشتی انجام دادم از خدا اصلاحش را میخواهم این آیه می گوید خدا اصلاح نمیکند ما میگوییم اگر کاری را بدون بسم الله الرحمن الرحیم انجام دهیم حتی نیت اش ممکن است خیر باشد ولی به عاقبت خیری نرسد .
استاد: دقیقا همینطور است ما کارهایی که انجام میدهیم باید توجه کنیم چه کار میکنیم .
صحبت از جمع: الان امید ما به این باشد که خداوند کار این فساد و این ظلم را اصلاح نمیکند دیگر؟
استاد: اصلاح نمیکند تا وقتی که امام زمان (عج)بیاید.

نوشتن دیدگاه