منو

جمعه, 15 آذر 1404 - Fri 12 05 2025

A+ A A-

تعمقی بر سوره عنکبوت بخش دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْنًا وَإِنْ جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۸﴾

آدمی را به نیکی با پدر و مادرش سفارش کردیم،این جمله در سوره لقمان هم آمده و قطعا این نیکی باید اتفاق بیفتد اگر کسی انجام نداد باید جبران خطاهایش را بکند.
و اگر کوشیدند چیزی را شریک من کنی که نمی دانی چیست اطاعتشان نکن.در عین این که نیکی و همراهی با پدر و مادر را خداوند توصیه می فرمایند در عین حال می فرمایند که اگر همین پدر و مادر سعی کردند برای من شریکی قائل بشوی که اصلا نمی دانی چیست و قدرتش را نمی شناسی چون در دنیا هیچ قدرتی با قدرت خداوند برابری نمی کند،اگر چنین اتفاقی افتاد اطاعتشان نکن.اما این جمله یک مفهوم دیگری هم دارد،خداوند می گوید اطاعتشان نکن،نپذیر که مثل آن ها عمل کنی و مثل آن ها تفکر داشته باشی برای خدای خودت مشرک بشوی اما از نیکی کردنت دست برندار،خدماتی می خواهند به ایشان خدمت کن،اگر رسیدگی لازم دارند به ایشان رسیدگی کن،اما در اعتقاداتشان از آن ها اطاعت نکن.
بازگشتتان به سوی من است و شما را به آن چه می کردید آگاه می کنم.در نهایت چه پدر و مادر،چه اولاد، همه به سوی خداوند بر می گردند در آن روز در آن جا پدر و مادر متوجه می شوند چه خطایی انجام دادند و چطور هم خودشان را آسیب زدند و هم داشتند فرزند خود را آسیب می زدند آن جا پدر و مادری که فرزند خود را مشرک می کردند خجالت می کشند و اولادی که اطاعت خدا کرد از شرک پرهیز کرد ولی در عین حال خدمت به پدر و مادر را انجام داد آن جا سرافراز خواهد بود.خداوند می فرمایند شما را به آن چه می کردید آگاه می کنم که ببینید هر کدامتان چه درجه ای را دارا هستید.
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِي الصَّالِحِينَ ﴿۹﴾
و مومنانی را که کارهای شایسته کردند حتما در گروه صالحان در می آوریم .
این جا وقتی خداوند می فرمایند مؤمنانی که کارهای شایسته کردند، یعنی دو چیز باید کنار هم باشد یکی انجام کارهای درست و شایسته و دیگری ایمان و اعتقاد. بعضی ها می گویند ای بابا، بیایید ببینید فلانی هیچ اعتقاد و اصلا پای بندی ندارد ولی چه قدر آدم خوبی است، چه قدر آدم را نان می دهد و رسیدگی می کند، باشد اما باید دید در درگاه خداوند در روز محشر چه جایگاهی دارد چون خداوند صراحتا می فرمایند مؤمنانی که کارهای شایسته کردند، کار شایسته جای خود، ایمان و اعتقاد و باور درست الهی جای خود، اگر این دو با هم همراه بشود خداوند می فرمایند آن ها را در گروه صالحان در می آوریم. صالح کسی است که اعتقاداتش در راستای پروردگار همچون اولیاء و انبیاء کارهای درستش هم در راستای کارهایی که آن ها انجام دادند و دستورات خداوند. اگر ما می خواهیم به آن روز چگونه به ما انجام بشود به این دو نکته باید توجه کنیم، صرف داشتن اعتقاد ما را مجاب نمی کند که در حق دیگران خدمت نکنیم، صرف خدمت کردن به دیگران به ما این اجازه را نمی دهد که باورهای دینی مان را دور بریزیم بگوییم نه بابا من می خواهم به فلانی خدمت کنم حالا نماز خواندم یا نخواندم اشکالی ندارد، اصلا من می خواهم نمازم را این مدلی بخوانم، قبله چیست؟ به هر سو که تو بایستی قبله است، نه ما نمی توانیم هر کاری را انجام بدهیم. پس اگر بخواهیم ما را جزء گروه صالحان معرفی بکنند هم باید ایمان و باور قلبی مان قوی باشد و هم کارهای درست انجام بدهیم.
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذَابِ اللَّهِ وَلَئِنْ جَاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ أَوَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ ﴿۱۰﴾
برخی از مردم می گویند به خدا ایمان آورده ایم، بعضی ها می گویند ما خدا را قبول داریم و به او هم ایمان آوردیم و چون در راه خدا اذیت شوند آزار مردم را مانند عذاب خدا می انگارند. بعضی ها می گویند ایمان آوردیم اما وقتی در راه خدا به آن چیزهایی که می خواهند نمی رسند و آزار و اذیت می بینند آن وقت است که شکایت می کنند این آزاری که به آن ها رسیده را عذاب خدا می دانند بعد گله مند می شوند چرا خدا برای من عذاب فرستاده است.
اگر از سوی پروردگارت یاری رسد خواهند گفت ما با شما بودیم و وقتی سودی و یاری از خدا می رسد افتخار می کنند که ما بودیم. این نگاه و این حرکت را اول انقلاب من بسیار دیدم، چه در محیط دانشگاه چه در محیط مدرسه که کار می کردم و چه در محیط های فامیلی و خانوادگی، چه بسیار آدم هایی که در عرض چند ثانیه تغییر عقربه ساعت دادند و باز در عرض چند ثانیه تغییر عقربه به جهت مخالف دادند، این طور نمی شود. اگر که امروز ما گفتیم به چیزی ایمان داریم و اگر در آن راستا به سختی دچار شدیم روی از خدا برگردانیم بگوییم خدا ما را عذاب کرد، نه نمی شود، بالعکس اگر که یک فتح و نصرت و پیروزی برای مردم رسید بگوییم این ما بودیم که این کارها را انجام دادیم، نمی شود، این طریقه ی حرکت در یک جامعه ی مسلمان و مومن نیست.
مگر خدا به آن چه در دل جهانیان است داناتر نیست؟ شما این مطلب را از مردم پنهان می کنید از خدا که نمی توانید پنهان کنید، چون آن چه را که در خفا می اندیشید، آن چه را که قبول دارید و بروز نمی دهید خدا به آن کاملا آگاه است. پس تلاش کنیم خدایی نکرده رفتاری نکنیم که در روز موعود در نزد خدا و اولیای خدا سر شکسته و نادم باشیم.
وَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْمُنَافِقِينَ ﴿۱۱﴾
خداوند مومنان را نیک می شناسد، منافقان را نیز خوب می شناسد.
هیچ گروهی بدتر از منافقان نیستند. کافر، کافر است، مشرک، مشرک است، جهتش معلوم است که چه کاره است منافق جهت مشخص ندارد هیچ چیز بدتر از نفاق در جامعه مسلمین نیست. سعی کنیم تا می توانیم رفتاری را در جامعه داشته باشیم که خدای ناکرده جزء منافقان محسوب نشویم. منافق از نظر من بدترین موجود روی زمین است، خداوند مؤمنان را نیک می شناسد منافقان را نیز خوب می شناسد.
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا اتَّبِعُوا سَبِيلَنَا وَلْنَحْمِلْ خَطَايَاكُمْ وَمَا هُمْ بِحَامِلِينَ مِنْ خَطَايَاهُمْ مِنْ شَيْءٍ ۖ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿١٢﴾
و کافران به کسانی که ایمان آورده اند گفتند طریقت و راه ما را پیروی کنید، اگر که راهمان گناهی داشت ما گناه شما را به گردن می گیریم ولی آن ها چیزی از گناهانشان را به گردن نمی گیرند قطعا آن ها دروغگویند. این روال گفتگو در جامعه خیلی زیاد است، حتی در معاملات،می گوید تو این را بخر اگر ضرر کردی ضررت با من، اما اگر تو ضرر کردی در می رود، چه بسیار انسان هایی که همه چیزشان را از دست دادند به دلیل این که حرف انسان های دروغگو را باور کردند و همان کار را کردند، نکنید، این که در طریقت دینداری است ولی در کل جامعه هیچ اجباری ندارید، طرف رفته عروسی، من از بچگی ام خیلی زیاد این جمله را شنیدم، عروسی های کلان و آن چنان، به مادر من می گفتند لباست خیلی قشنگ و شیک است که دوختی، امشب چادر سرت نکن چون زن و مرد در سالن قاطی بود می گفت نه نمی شود، می گفتند ای بابا یک شب را خدا می بخشد، اصلا گناه تو گردن من که به تو می گویم انجام نده. من بارها این جمله را شنیدم و بارها با علی رغم اینکه بچه بودم آن زیر خندیدم چون می دانستم جوابشان چیست؟ بابا گناه می خواهم بکنم خودم گناه می کنم بارش را هم خودم برمی دارم تو اصلا لازم نیست بار من را برداری، تو هم می خواهی گناه کنی برو بار گناه خودت بردار اگر خیلی راست می گویی؟ به این جملات در جامعه مان دقت کافی داشته باشیم که کلاه سرمان نرود. قطعا آنها دروغگویند. کافرانی که شما را دعوت می کنند به این که شما کاری را بکنید، راهی را بروید که آن ها می خواهند. سوره کافرون را همه تان خواندید آیات قرآن است آمدند گفتند تو خدای ما را قبول کن، گفت نه، گفتند خیلی خب، یک مدتی ما خدای تو را پرستش می کنیم تو هم خدای ما را باز هم گفت نه، گفت بروید دنبال کار خودتان هر کسی با خدا و دین خودش. ما هر جایی قاطی نمی شویم.
ماه رمضان است می خواهد سفر برود، می گوید حالا برویم دیگر خدا روزه ی قضا را برای چی گذاشته است؟ روزه ی قضا برای کسی است که مریض می شود، روزه ی قضا برای کسی است که برای امرار معاش زندگی اش و زن و بچه اش مجبور است سفر برود. یا خدای نکرده در شهر دیگری پدری، مادری اتفاق بدی برایشان افتاده نه برای شما که می خواهید عیش و نوش و تفریح بروید، این روزه 60 روز روزه است، نه یک روز روزه، می گوید تو بیا برویم اگر این جوری بود آن دنیا گناه یک روز روزه تو که شده 60 روز برای من، دروغ می گوید، کلاه سرت می گذارد نکن، حالا چه مسائل مالی، اعتقادی، چه مسائل ظاهری در حجاب علی الخصوص خانم ها، فرقی از نظر من نمی کند، از نظر من آقایان هم حجاب دارند، باید داشته باشند، دلیل ندارد من خانم خودم را بپوشانم که مبادا یک آقایی به گناه بیفتد، آقا خودت را بپوشان، دلیل ندارد اندامت بیرون باشد که یک دختر جوان توجهش جلب شود، بپوشان خودت را، حالا... می گوید نه، کجای قرآن گفته آقایان از کجا تا کجا را بپوشانند؟ هر جا که دوست داری خودت می دانی، من حرفم را زدم، رای من در خیلی چیزها سبک نیست. هوشیار باشید.

نوشتن دیدگاه