چالشی در مقاله ی " در عالم پیمان چه گذشت؟"
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: مقالات گوناگون
- بازدید: 105
-
بسم الله الرحمن الرحیم
اگر ما آنچه را که می شنویم به عنوان اینکه یک چیز ارزشمند است، ما خیلی چیزها را می شنویم و بی خیال از بغل آنها رد می شویم
چون برای ما ارزشی ندارد ولی آنهایی را که می شنویم و به قول خودمان برای آنها هزینه کرده ایم، شما هزینه می کنید، هر هفته هر کدام از شما از یک طرف این شهر می کوبید و در ترافیک می آیید، هزینه ی مالی، زمانی و جانی می دهید … وقتی برای یک چیزی اینطور هزینه می دهید اگر این را با خودتان نداشته باشید خسارت دیده اید، مانند طلایی که می خرید ، هزینه اش را داده اید پول هایی که جمع کرده اید را داده اید، اگر طلا را حفظ کنید، برای شما و سرمایه ی شما است، ولی اگر حفظ نکنید خسارت دیده اید . پس باید خیلی مراقب چیزهایی باشیم که ما به عنوان سرمایه به آن نگاه می کنیم . خیلی مهم است، سرمایه های زندگی تان را نگاه کنید .
بنده در طی سال هایی که پشت سر گذاشتم چیزهای عجیب خیلی دیدم، ولی خیلی عجیب ترش این است چیزهایی را در یک سال هایی دیدم و الان علمش را می بینم . حالا خدمت شما می گویم یعنی چه؟
در 23 مهر ماه سال 93، من یک دلنوشته ای را که در سایت موجود هست خدمت دوستان آوردم و خواندم، این دلنوشته در خصوص عوالم قبل از زمین است، گفتگوهایی داشتیم . اگر به خاطر شما بیاید در سال گذشته در مورد عوالم قبل از دنیا راجع به عالم ذر هم صحبت کردیم . وقتی که می گویم راجع به عالم ذر صحبت کردیم، اگر می گویید یادتان می آید باید آنقدر یادتان بیاید که اگر کسی خارج از این حسینیه یک سوال از شما پرسید شما بتوانید جواب بدهید . اگر نمی توانی جواب بدهی یعنی نداری . من اینجا از کسی امتحان که نمی گیرم، مدرک هم به کسی نمیدهم، به این کارها هم کاری ندارم . اما باید به شما این را بگویم که اگر شما نتوانید کوتاه و مختصر و مفید پاسخی داشته باشید یعنی اصلاً ندارید، و وقتی ندارید، سوخت . به سایت رجوع کنید و حتماً این دلنوشته را بخوانید . چون برای شما جالب خواهد، با چیزی که امروز می خواهم بگویم .
ما در مورد عالم ذر که صحبت کردیم، آن موقع گفتیم که اگر یاد دارید آغاز خلقت آنچه که بود همه ذرات ریز و خیلی ریزی بود .بنده آن موقع این طور گفتم که خداوند هرچه می خواست آدم خلق کند همه را در یک مرحله و یک وهله، منتها به صورت ذرات نوک تیز مداد، ریز، که این ها از عالم الهی نور می گرفتند و نور داشتند . من دقیقاً این را هم آن موقع دیدم . که وقتی بعداً جستجو کردم متوجه شدم که بله ، پارسال که گفتگو می کردیم، چون در آن عالم از ما اقرار گرفتند به این که تو قبول داری که من خدای تو هستم؟ تو فقط باید من را بپرستی و حق نداری که غیر از من را پرستش کنی و این قصه ها . آنهایی که خیلی قدرتمند و قوی جواب دادند درجات بالای آفرینش شدند و بعد همین ها به مرور مرحله به مرحله از یک عالم به یک عالم دیگر رفتند و یک لایه ی جدید گرفتند . این طور بگویم؛ فکر کنید نوک تیز مداد به جای یک دانه شد دو و سه تا، یک مقدار قطورتر شد و ... . این گذشت . برای خودم هراز گاهی آن چه را که دیده و خوانده بودم برمی گشتم و نگاهش می کردم، برای من مسئله بود که ببینم که آخرش چه . شب این جمعه ای که گذشت یا روز جمعه بود ، شبکه نسیم تلویزیون یک برنامه ای دارد به نام هزار و یک . من خیلی از مواقع این برنامه را گوش می کنم و می شنوم، چون من معمولاً ذکر هم دارم آن موقع بیدار هستم این بار اتفاقاً میخواستم بخوابم بی اختیار شبکه نسیم زدم دیدم که برنامه هزار و یک است . هربار یک مهمانی را دعوت می کند، این دفعه یک آقای دکتری مهمان این برنامه بود که در کشور خودمان صاحب مقام بالایی هم بود، تخصص او زیست گیاهی و جانوری بود . تا جایی که امروزه علم دست پیدا کرده است، اطلاعات بسیار زیبایی داشت . پیشنهاد می کنم این برنامه را دانلود و تماشا کنید . من شب یک بار نگاه کردم و فردا بعدازظهر هم تکرارش را نگاه کردم . باز هم با همه ی اینها ممکن است در اعداد و ارقام خطا کنم چون یادم نمی ماند . از بس که به خیلی چیزها نه گفتم، الان بی اختیار خیلی از مطالب را از ذهنم بیرون می اندازم که یادم نماند، بعد لابه لای این ها آنهایی هم که خوب است می رود . ایشان می گفتند زیست در روی این کره به 200 میلیارد سال قبل می رسد . علم چطور این را کشف کرده است، من نمی دانم . می گفت 100 میلیارد سال اولیه را فقط موجودات تک سلولی، همان ریز ریزه ها بودند. زیبا و قشنگ ترش اینکه این موجودات تک سلولی فقط از نور خورشید تغذیه می کردند هیچ خوراک دیگری نداشتند برای اینکه باقی و زنده بمانند، جابه جا شوند، بالاخره چیزهایی که برای خودشان داشتند . این ها نیاز به هیچ عامل دیگری نداشتند، اما پس از آن، آغاز خلقت به جانوران و گیاهان دیگری شد و 100 میلیون سال آن ریزه ها بود . 100 میلیون سال خیلی عظیم است . تکامل خلقت آهسته آهسته به اینجایی که امروز ما رسیدیم، رسید . آقای دکتر می گفتند که اثر تخریب انسان با خودخواهی هایش بر روی زمین خیلی وسیع است . ما این را می دانیم، الان به هر بچه ی کوچکی هم بگویی او هم می داند . زمین را بدجوری تخریب می کنند . خیلی اطلاعات جالب و عجیب داشت . عجیب تر آنکه رشته ی من در مدرسه و در دوره ی تربیت معلم ریاضی بوده، دانشگاه علم و صنعت هم که رفتم ، الحمدا…مهندسی برق خواندم . دست کم 72 واحد پاس کردم و بعدش رفتم دانشگاه شوهرداری و بچه داری بالاجبار بیرون آمدم . یعنی اصلاً به هیچ عنوان نه پژوهشی و نه علاقه مندی به زیست گیاهی و جانوری داشتم، حالا چطور 11 سال پیش عوالمی را دیدم و عبور کردم که امروزه علم آنها را تعریف می کند . پس اگر دل به دنیای حقیقت بسپاریم، خیلی از حقایق هستی، همین جا، زیر گوشمان در منظر نگاهمان قرار دارد .
اما متاسفانه امروزه با رفاهی که داریم فقط در خانه هایمان زیر کولرهای گازی و با داشتن یک تلفن همراه لحظه به لحظه در حال گندیدن و فاسد شدن هستیم، خودمان هم متوجه نیستیم . من بارها گفتم که یک برگه کاغذ روی در یا دیوارتان بچسبانید، اگر می خواهید به خودتان کمک کنید تایم بگذارید ببینید چند ساعت در روز با موبایل کار کرده اید . برای بعضی ها کار با موبایل بخش اساسی رزق و درآمدشان است، طرف نقشه کش است باید روی لپ تاپ کار کند، من این را می دانم . اما آن را مجزا محاسبه کنید و این را هم مجزا . اینطوری طاق باز دراز کشیدی و موبایل را هم گرفتی جلوی رویت و تا جایی که چشمت سیاهی برود با آن کار می کنی . کجا می روی ؟ در مزخرفاتی که یک عده آدم آماده کرده اند تا به حلق ما کنند . ما در حال گندیدن و فاسد شدن هستیم در حالی که خودمان متوجه نیستیم . و چقدر جالب حتی در تخریب اکوسیستم هم سخت کوشا هستیم. آقای دکتر می گفت ماهی های قرمز را دیدید شب سال نو چقدر در خیابان ها رواج دارد همه می فروشند در رنگ ها و اندازه های مختلف، ما برای سر سفره هفت سین مان می خریم می گذاریم در تنگ آب می دهیم. این بدبخت مادر مرده جایش در همان تنگ است، دیدید در حوض های کاشی کاری شده در خیابان است؟ این بی نوا جایش اصلا در همین تنگ است بعد از عید ما می گوییم گناه دارد، نه او گناه ندارد؛ ما فکر می کنیم که من گناه دارم چقدر شیشه اش را بشورم؟ چقدر این را تمیز کنم؟ می رویم رودخانه ای جایی یک مسیر جاری باشد ماهی را رها می کنیم در آن، اما غافلیم که با تغییر جای ماهی های قرمز آن ها را به فنا می دهیم .ما آنها را به فنا می دهیم، آنها هم اکوسیستم رودخانه ها و طبیعتی را که در آن رها شده اند را از بین می برند، تغییرش می دهند .خیلی جالب بود همه موجودات قادرند خودشان را مراقبت و محافظت کنند الا آدم، ایشان می گفتند همه موجودات مسئولیت پذیرند، درخت را نگاه کن، هیچ کس به او درس نمی دهد هیچ کس به او یاد نمی دهد، اما به من و شما یاد می دهد، من را ببین چقدر صبورم، از وقتی که مرا کاشتند چقدر آرام ایستادم و آهسته آهسته بالا می آیم، نق و غر نمی زنم، فقط وظیفه ام را انجام می دهم آن که درخت انار، آن که درخت به ، آن که درخت گلابی است و… همه موجودات مسئولیت پذیرند، آیا آدم ها هم بی کم و کاست همه شان مسئولیت پذیرند؟ نیستند، واقعا وقتش رسیده انسان ها از جماد و گیاه و جانور و انسان را در واحد خودشان ببینند، یعنی چه؟ یک گوسفند، یک گوسفند است، ببینید یک گوسفند وظیفه و مسئولیت اش چیست؟ بیشتر از آن که نمی توانیم از او بخواهیم، از او پرسیدند چی و چی با همدیگر می توانند جفت بشوند؟ گفت بله، گفت آخر اینها که یک جنس نیستند، گفت باشد ولی چون جفتشان کردیم نسلشان را مقطوع می کنند دیگر عوضش بعد از آن تولید مثل ندارند، ما آدم ها را باید در واحد خودشان نگاه کنیم، یک انسانی که سالیان دراز تحصیل کرده یاد گرفته بعد در کنار تحصیلاتش آدم بوده، آخر خیلی ها تحصیل کردند اما آدم نیستند آخر، به درد هیچ چیز نمی خورند هم تحصیل کرده ست و هم آدم است، شما آن را آن طور ببین، اما آن کسی که دچار افسردگی هست از او اعمالی خیلی متفاوت سر می زند، آن هم آن طور ببین، می توانی؟ نمی توانی.
باید اینها را ببینیم جستجو کنیم که هر کدام چه دوره هایی را طی کردند تا به امروز رسیدند حیرت انگیز است، جز انسان، همه ی آنها برای زنده ماندن نیاز به اینکه یک موجود دیگری هم باشد نداشتند، موجودات بر اساس آنچه که ساختمانشان طراحی شده مسئولیت خودشان را به طور کامل انجام می دهند کم کاری نمی کنند پاداش و قدردانی هم طلب نمی کنند، مثلا پشه ها عامل باروری گیاهان زیادی هستند، با پروازشان، نشستن شان روی گل ها، آنها را بارور می کنند پرسیدند؛ زنبور، گفت زنبور این طور نیست؛ پشه، می دانید اگر تمام پشه های روی زمین از بین بروند کاملا زمین نابود می شود و ما آدم ها هم نابود می شویم؟ بعد پشه ای که می آید بی رحمانه می کوبیم روی آن اگر پشه ها همه شان نابود شوند همه ی ما نابودیم با اجازه تان، دیگر چیزی برای خوردن پیدا نمی کنیم، همه موجودات بدون هیچ گفتگویی فقط بر اساس وظایفشان کار انجام می دهند الا آدم، و این امکان پذیر نیست مگر انسان خودش را در همه ابعاد وجودش جسم، عقل، نفس، روح و… بشناسد، در هر کدام وظایفش را شناسایی کند انجام دهد، شما چقدر از عقلتان مطمئن هستید؟ فکر می کنید عقلتان کامل است و درست قضاوت می کند، چقدر؟