منو

جمعه, 10 فروردين 1403 - Fri 03 29 2024

A+ A A-

تعمقی در سوره حج بخش ششم

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِي جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاكِفُ فِيهِ وَالْبَادِ وَ مَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۲۵﴾
بی تردید کسانی که کافر شدند مردم را از راه خدا و مسجدالحرام که آن را برای مردم چه مقیم آن، چه مسافر یکسان قرار داده ایم باز می دارند.
کسانی که کافرمی شوند اولین قدمشان این است که کسانی که دیندار هستند را از راهشان باز دارند. آن هایی که جلوی رفت و آمد به مسجد الحرام، خانه خدا را می گیرند به هرشکلی و در هر جایگاهی باشند در خور عذاب هستند. حالا می خواهد رئیس یک مملکت یا یک ارگانی باشد، می خواهد قلدر بادیه و بیابان باشد، هر چه باشد در خور عذاب است، کلام حق است پس مواظب خودمان باشیم. بعضی ازما عادت کردیم می گویند: فلانی می خواهم بروم امسال حج. می گوید : بیکاری؟ این پول را در این مملکت خرج کن برای آدم های بینوایی که نان شب ندارند بخورند. میبری می ریزی در دهان این عرب ها؟ این طوری هستند، آن طوری هستند، تو را هم در خور عذاب می دانند، می دانی؟ چه کار داری به این کارها؟ به جای این که به او بگویی این کار را نکن ، بگو: آن چیزی را که می خواهی بروی آن جا خرید کنی، به جای آن توی ایران برای مردم خرج کنید. پول ولیمه تان را بدهید برای مردم خرج کنید. چرا مردم را از راه خدا باز می دارید؟ چه کاری است؟ چه عذابی است که مفت برای خودتان می خرید؟ چه چیزی به شما می دهند وقتی این حرف را می زنید؟ فکر می کنید که مردم شما را خیلی روشنفکر می دانند؟
هر کس بخواهد در این سرزمین به ستم کجروی کند او را از عذابی دردناک می چشانیم. حالا آن هایی که در سال های پیشین چه ها کردند در این سرزمین، چقدر انسانی که برای حج تمتع رفته بود به کشتن دادند، چه کردند، آن ها دیگر جای خود را دارند. مراقب باشیم خدایی ناکرده به هیچ عنوان پایمان در این طور مسیرها نلغزد. می گوید: من هر روز ظهر نمازم را به جماعت در مسجد می خوانم. می گوید: بیکاری در وقت کرونایی؟ چرا این حرف را می زنی؟ در عوض به او بگو: خدا خیرت بدهد اما در نهایت رعایت مسائل ایمنی برو، ماسکت را دوتا بزن، می خواهی دستکش بپوش، الکل همراهت داشته باش، از خانه خودت جانماز و سجاده ببر در مسجد پهن کن که مسائل ایمنی رعایت شود، بیمار نشوی، خانواده ات را هم بیمار نکنی. چرا مردم را از مسجد می اندازید؟
وَ إِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَنْ لَا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَ طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْقَائِمِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ ﴿۲۶﴾
و چون برای ابراهیم جایگاه کعبه را آماده کردیم پیمان گرفتیم.
چه پیمانی؟ پیمانی که از حضرت ابراهیم گرفته شده است، پیمانی است که از من و شما هم گرفته شده. خداوند می فرماید: چیزی را شریک من نکن. از شریک می ترسد؟ نه از من، شما و عاقبتمان می ترسد . چون ما آن قدر درک نداریم که شریکی را که برای خدا انتخاب می کنیم در حد خدا نیست بعد همه چیز را در حیطه او قرار می دهیم و بازنده دنیا و آخرت می شویم.
خانه ام را برای طواف کنندگان، قیام کنندگان، رکوع کنندگان، سجده کنندگان پاک دار. شما وقتی تشریف می برید حج، مشهد، هر مکانی که وارد می شوید آن جا را تمیز نگه دارید، کثیف نکنید، آلوده نکنید تا دیگران هم بتوانند استفاده کنند، این دستور فقط برای خانه خدا نیست. دستوری است بزرگ و عظیم که برای خانه خدا صادر شده و از آن به بعد هر جا به نام خدا بنا می شود شامل این دستورات می شود، باید خیلی حواسمان را جمع کنیم.
وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَ عَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ ﴿۲۷﴾
در میان مردم ندای حج سَر دِه. آی مردم ندای حج رسید، لبیک است بجنبید، ایّام حج رسیده. آن هایی که می توانند بروند حج ما حق نداریم جلوی آن ها را بگیریم. آن هایی هم که نمی توانند بروند حج یادآوری کنیم وقت حج رسیده. بیاییم هر شب ما هم با حج کنندگان بخشی از اعمال آن روزی را که باید انجام بدهند، انجام بدهیم، ما را هم جزو حج کننده ها بنویسند. عرفا وعلما می گویند: در مجلس امام حسین(ع) اگر گریه ات نمی آید خودت را بزن به گریه کردن. ملائکی که دارند گریه کنندگان امام حسین را ثبت می کنند بگذار اسم تو را هم ثبت کنند. حالا تصور کنید اگر ما در ایّام حج همراه حج کنندگان باشیم از راه دور ما را ثبت نمی کنند؟ ما روزانه دوتا مَلَک داریم یکی سمت راست، یکی سمت چپ. یکی اعمال بدمان را می نویسد، یکی اعمال خوبمان را. حداقل آن مَلَک که می نویسد، ما هم می رویم جزو حج کننده ها.
تا پیاده و سوار بر مَرکَب های لاغر از هر راه دوری بسوی تو آیند.
زمان پیغمبر بود که بر اسب، شتر و چهار پا سوار می شدند می آمدند، ما که امروز این طوری نمی رویم اما شامل ما هم می شود. چرا مرکب لاغر می گفتند؟ چون لاغراست وزنش کم است، بارهایی که روی او می گذارند تحمل می کند و تند هم می رود. حالا من و شما که می رویم این شامل ما هم می شود. ما متأسفانه مَرکَب وسایل اضافه ای هستیم که با خودمان می بریم. هنوز یادم نمی رود، رئیس کاروانمان را خدا چه کار بکند هر جا که هست ان شاالله هدایتش بکند. آن قدر بار ما کرد، این قدر دست ملافه بیاورید، این قدر پتو بیاورید. پتو می خواهم چه کار کنم، سرزمین عربستان داغ است. آن قدر چیزهای اضافه بار کردیم، کمرها درد می کند هر کس باید بار خودش را بکِشد، ببینید چه حکایتی می شود .
ندای حج سر بده بر مَرکب های لاغر تندرو سوار شو، یعنی چه؟ یعنی تا می توانی سبک برو. حالا بماند که یک عده ای هر چه لباس کهنه دارند می گذارند در ساکشان، می گویند: می رویم آن جا این ها را می پوشیم آخر سر می اندازیم در سطل آشغال که ساکمان سبک باشد، سوغاتی بخریم بیاوریم، ای داد بیداد ! نه فکر کنید این را همین طوری می گویم، خدا می داند در حج تمتع به چشمم دیدم. لباس کهنه می پوشی که آن جا بیندازی در سطل آشغال بتوانی به جای آن وسیله زیادتر بخری ساک خود را پُر کنی؟ خدا عاقبت همه ما را ختم به خیر کند.
لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَكُلُوا مِنْهَا وَ أَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ ﴿۲۸﴾
تا ناظر منافع خود باشند، چه کسانی؟ آن هایی که حرف گوش کردند، سوارمرکب های لاغر شدند رفتند، بار کم بردند. امروز هم من و شما می رویم تا می توانیم بار سبک ببریم، مهمانی، سالن نمایش و عروسی که نمی رویم، هر دقیقه بخواهیم یک مدل بپوشیم. می دانید بزرگترین عذاب خانم ها در عروسی ها چیست؟ اگر عقد و عروسی با هم باشد، یک دست لباس برای عقد باید داشته باشند بپوشند، عقد که تمام شد یک سوراخی پیدا کنند بروند لباس ها را در بیاورند یک دست دیگر بپوشند. اصلاً از عروسی هیچ چیز نمی فهمد از بس که نگرانِ مبادا دکورش بهم بخورد. می فرماید: اگر کسانی با شرایطی که گفتم آمدند، پیاده و سواره بر مرکبهای لاغر تندرو از هر راه دوری بسوی تو آمدند برای چه؟ تا ناظر منافع خود باشند.کسی که می رود مکه اولین منفعت مال خودش است. چیزهایی در مکه وجود دارد که فقط آن هایی که طلب می کنند و پی آن هستند می توانند ببینند. بروید ببینید ولی اگر رفتید دیدید تو را به خدا من را آن جا یاد کنید. می نشینی روبروی خانه خدا ساکت، نه آدم ها را می بینی، نه با کسی حرف می زنی، نه به صداها گوش می کنی فقط خانه خدا را نگاه می کنی و آدم هایی که دور آن می گردند. یک مقدار که دور کعبه گشتند آرام آرام احساس می کنی از میان این ها بعضی ها عمودی بالا می روند، روحشان است، جسمشان نیست . اصلاً یک خبری است که هیچ کجای این کره خاکی آن خبر وجود ندارد. بروید منافعتان را ببینید بعد آن جا آن قدر درس می گیرید، آن قدر یاد می گیرید ، آن قدر چیزها می فهمید که وقتی برگشتید نیاز ندارید از کسی بپرسید. بعد آن قدر چیزها از دست می دهید حسد، دروغ، ریا، برتری طلبی خود را می دهید. در خانه تان اگر تخت خواب، ملافه از فلان جنس نباشد خوابش نمی برد. آن جا روی هر بالشتی می خوابد، روی هر ملافه ای می خوابد، کهنه می خوابد، نو می خوابد، همه این ها از آدم گرفته می شود.
نام خدا را در روزهای معین بر ذبح آن چه از چهارپایان روزیشان کرده است یاد کنند. می دانید دیگر در عید قربان بعد از این که حاجی ها از عرفات بر می گردند. قدیم ها باید خود حاجی می رفت قربانی را انتخاب می کرد، حالا دیگر این طوری نیست. مسئولی هست که در کاروان این کارها را انجام می دهد. اسامی را به او می دهند، می رود به قسمت کشتارگاه و قربانی را می کشد و می آید اعلام می کند. همه به هم تبریک می گویند وقتی که قربانیشان انجام شده.
نام خدا در روزهای معین به این چهارپایان خوانده شود. پس از آن ها بخورید به درمانده مستمند هم بخورانید. از قربانی عید قربان هم شما می توانید بخورید، هم می توانید به خانواده های نیازمند بدهید. اگر شما بخورید حرام نیست، جایی خدایی ناکرده نگویید. یک خانمی می گفت : اگر بخورید زهرهلاهل است، نه به خدا ! کلام قرآن را که من زیر پا نمی کنم. خدا فرموده : از آن قربانی می توانید بخورید ولی به مستمندان و نیازمندان هم بدهید.
ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ ﴿۲۹﴾
سپس باید آلودگی خود را بزدایند، به نذرهایشان وفا کنند، بر گرد خانه کهن طواف نمایند.
آلودگی ها را بزدایند با رمی جمره است. رمی جمره که سه روز پشت هم انجام می دهند، شیطان های وجودشان را از خودشان جدا می کنند و آن ها را با سنگ می کوبند. آن گوش هایی که به روی دنیا بسته شده و به روی قلب باز شده وقتی از منا می خواهند بیایند بیرون آن ها تماشایی هستند. چادرها خالی ، همه پُر از آت و آشغال، ماشاالله از این حاجی ها ریختند که بقیه جمع کنند. بعد می دوند که به وسایل نقلیه برسند و سوار بشوند بروند. صدای فریاد شیاطین به گوش می رسد چون نمی خواهند این ها بروند، دلشان نمی خواهد از این ها جدا بشوند. می خواهند بغل این ها باشند، دسترسی داشته باشند به این ها و خدا چه فرصت بزرگی نصیب ما کرده که این طوری بتوانیم شیطان هایمان را از خودمان جدا کنیم. آن هایی که وسواس بالا دارند می دانند خیلی سخت است از وسواس جدا شدن، بروید حج، آن جا شیطان وسواستان را سنگ بزنید، از شما حتماً جدا خواهد شد.
به نذرهایشان وفا کنند، که قربانی می کنند، چیزهایی را که تعهد کردند می روند انجام می دهند، برگِرد خانه کهن طواف می کنند، می چرخند.
ذَلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ أُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ ﴿۳۰﴾
این است آنچه مقرر شده هر کس مقررات خدا را بزرگ دارد آن برای او نزد پروردگارش بهتر است.
مقرراتی که خدا وضع کرده را نگویید: اصلاً نمی فهمم برای چه باید هفت دور بگردیم؟ نمی شود 5 دور بگردیم؟ وقتی جمعیت خیلی زیاد است دور خانه خدا، طواف می رسد تا دیواره مرزی می دانید چه مسافتی آدم باید برود؟ من رفتم جانم در آمده با کمردرد، آخه چه کاری است؟ اگر قراراست دور خانه خدا بگردیم ما دو دور این مسافت دور تا دور را بچرخیم به اندازه ده دور، دور خانه خداست، بس نیست ؟ مقررات خدا را بزرگ بدار. آیا خداوند نمی دانست نعوذبالله، وقت هایی می شود که شلوغ می شود بعد شما مجبور هستید از فاصله دورتر طواف کنی؟ که تو می خواهی یاد خدا بیاوری که یادت باشد هم چنین چیزی هم هست برای آن یک قانونی بگذار.
چهارپایان برای شما جز آن چه حرمت شما برآن خوانده می شود، حلال است. چهارپایان خاصی بر شما حلال است می توانید استفاده کنید و مابقی از او دور باشد. اگر حیوان حلال گوشتی را بدون این که نام خدا را بر او ببرید ذبح کنید تمام آن حرام است، به این نکته توجه کنید. آن کسی که برای شما قربانی می کند باید حتماً پایبند و متعهد باشد. قربانی نکنید برای خدای خورشید، برای خدای ماه، از این قصه ها نکنید.
از پلیدی بت ها دوری کنید، از گفتار باطل اجتناب ورزید. خیلی از گفتار ما باطل است. اگر خوب به آن توجه کنیم در عرض روز کلام باطل خیلی داریم. نمی گویم این ها گناه است ولی هرچیزی که در عالم زمین بیهوده انجام بشود شما را یک قدم از آن چه که باید به آن می رسیدید دورتر می کند. خیلی ساده است می خواهید بعد از ظهربروید خرید، یک خرید سنگین هم دارید. نهار هم یک آبگوشت خیلی سنگین بخورید، یک پاتیل آش بخورید، آیا بعد از آن دیگر قادر هستید بدوید؟ نه! پس مواظب اعمال و رفتارتان باشید. نه خوردن آش حرام است، نه خوردن آبگوشت ولی هر چیزی در جای خویش نیکوست. مراقب گفتارهایتان باشید، هر کلامی را بکار نبرید. یکی از چیزهایی من خیلی اصراردارم، هر کس هر چه می گوید، می خواهیم این کار را بکنیم، می گویم: ان شاالله، می خواهیم فلان چیز بشود، می گویم: ان شاالله. گاهی اوقات می گویم: مردم حالا فکر می کنند من دیوانه ام! چقدر ان شاالله می گویی؟ تو برای خودت ان شاالله بگو، مال بقیه را چه کار داری؟ نمی شود او دارد به من می گوید. وقتی می گوید، ان شاالله نمی گوید شیطان می افتد وسط کار او. وقتی افتاد وسط، کارش گره خورد می آید یقه من را می گیرد، حالا بگو چه کار کنم که خوب بشود؟ من چه بگویم آخر؟ بدون ان شاالله امری، تصمیمی، حرفی، کلامی بکار نبرید. می خواهم فردا از قصابی گوشت بخرم، ان شاالله، دیگر از این ساده ترمی خواهید؟ حالا برای تصمیمات بزرگتر که خدا به دادتان برسد.

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید