منو

جمعه, 10 فروردين 1403 - Fri 03 29 2024

A+ A A-

بزرگترین اشتباه زندگی آدم ها چیست ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

بزرگترین اشتباه زندگی آدم ها چیست ؟ خوب دقت کنید . این مربوط می شود به همه ی ما . مال من . مال آن کسی که در آفریقا ست . مال آن کسی که در آمریکا ست . مال آن کسی که در فلان روستای دور افتاده زندگی می کند . هیچ فرقی نمی کند . بزرگترین اشتباه زندگی آدم ها این است که در ارتباطشان با آدم های دیگر ، حرف های دیگران را نصفه می شنوند . بعد این نصفه را هم که شنیدند ، نصف اش را می فهمند . چون کل حرف را که نشنیده است . نصف اش را شنیده . این نصفه را هم اول نصف اش را رویش قضاوت می کند و نظریه می دهد . شاید نصف دیگر را بفهمد . اما متاسفانه اصلاً فکر نمی کند . خب به خودش مربوط می شود . اشکال ندارد . هرجور دلش می خواهد زندگی کند . اما بدبختی بزرگ اش اینجا است ، به همان اندازه که نصفه شنید . نصفه نصفه فهمید ، اصلاً فکر نکرد ، چندین برابر آن واکنش های نامربوط از خودش بروز می دهد . باید به خودمان نگاه کنیم .. به خدا دیر است . من 4 یا 5 سال پیش این تمرین را شروع کردم . هی هم گفتم به خدا دیر است . زود دیر می شود . هیچ کسی حرفم را گوش نکرد . دقیقاً همین حکایت بود . اصلاً گوش نکردند . بعد هم که شنیدند ، نصف اش را گوش کردند . بعد هم نصفه نصفه را فهمیدند اما راجع به آن فکر نکردند . اما تا دلتان بخواهد قیل و قال کردند . قیل و قال فراوان . چه فردی با خودشان قیل و قال کردند . چه در جمع قیل و قال کردند . چه در زندگی های شخصی شان . بعد همه ی اطرافیانشان گفتند با این جلسه ای که تو می روی . پس تو که هیچی نشدی . برای چی می روی ؟ به درد نمی خورد . کسی نگفت این بدبخت گفت اما کسی به حرف اش گوش نکرد . خواهش می کنم دیگران که با شما حرف می زنند نمی خواهی گوش کنی بگو لطفاً نگو زمان ندارم گوش کنم حال ندارم گوش کنم دلم نمی خواهد گوش کنم همان اول ابراز کن به خدا این نهایت شخصیت است این نهایت فرهنگ است در یک جامعه، اما اگر نگفتید و ایستادید و گوش کردید قشنگ گوش بده کامل گوش بده . پیرهای قدیمی یک حکایتهای جالبی دارند گاهی اوقات که حوصله ی من سر می رود از دست دنیا خسته می شوم می روم و پناه می برم به این چیزهای قدیمی حالا باید یک کتاب کلیله دمنه بخرم من کلیله دمنه را شاید دوبار حداقل خواندم از اول تا آخر ولی فکر کنم لازم است برگردم دوباره بخوانم خیلی بیشتر از این همه کلاس بازارهای جدید ارزشمند هست. یک کمانگیر پیری بود که تیر انداختن با کمان را آموزش می داد در فاصله ی خیلی دوری روی یک درختی یک نشانه می گذاشت بعد به این جوان ها می گفت بیایید و آن را می خواهیم بزنیم جوان وقتی می آمد و کمان را حاضر می کرد تیر را داخل آن می گذاشت و می خواست بکشد می گفت :وایستا تا نگفتم تیر نینداز می گفت به من بگو که تو آن روبه رو چی می بینی ؟یک روزی دوتا جوان بودند به اولی گفت بگو ببینم چی می بینی بعد تیر را بینداز اولی برگشت گفت آسمان را می بینم ابرها را می بینم درخت ها و شاخه ی درخت ها را می بینم کمانگیر پیر گفت پسرجان کمان خود را زمین بگذار تو هنوز آماده نیستی به درد تیر انداختن نمی خوری تیر را حروم نکن به دومی گفت برو تو انجام بده او رفت و تیر را در کمان که گذاشت گفت اول بگو ببینم چی می بینی ؟او گفت فقط هدفی که تو روی درخت گذاشتی ،من فقط هدف را می بینم همین .حتی درخت را هم نمی بینم گفت تیر را بینداز که حتماً درست می زنی به طور حتم به هدف می خورد . خوب به هدف های خود متمرکز شوید تمرکز به هدف ها هم خیلی ساده نخواهد بود اما قابل کسب کردن است اگر ما به آنچه که باید انجام بدهیم خوب دقت کنید من نگفتم آنچه که می خواهیم انجام بدهیم چون همیشه خواسته های ما درست و منطقی و براساس تقدیرمان نیست آن چیزی که باید انجام بدهیم روی آن فوکوس کنیم بدون حواشی متمرکز شویم آن وقت هر چقدر سخت باشد ما قادر هستیم انجام بدهیم برادر زاده ی من حداقل این دوسال اخیر را کاملاً در خانه روی کتاب های خود پهن پهن بود شب ها که چراغ اتاق او روشن می شد اتاق من روشن می شد من می دیدم خانه ی ما که طبقه ی پایین هستم می گفتم امشب بچه ها پایین هستند بیا نمی آمد خانه ی عمه نمی آمد خانه ی هیچ کدام نمی آمد امسال با یک رتبه ی بسیار خوب مهندسی کامپیوتر دانشگاه تهران قبول شد چرا؟ چون فوکوس اش روی درسش بود به این فکر نبود که ممکن است اندام من بهم بخورد به این نکته حتی توجه نداشت من باید بروم لباس بخرم فلان مدل !هر چی برای او خریدند همان را پوشید اما همه ی تمرکز خود را گذاشت روی کتب خود. نتیجه ی آن را هم گرفت من مخالف این نیستم که شما تفریح کنید مخالف نیستم که شما از فضای سبز استفاده کنید به طبیعت نگاه کنید ولی یادتان باشد رفتن به طبیعت هدف اصلی شما نیست هدف اصلی شما بهره بردن از چیست؟ زمانی که می خواهید آینده خود را بسازید .
سوال :لطفا هدف صحیح و غیر صحیح را توضیح بدهید
هدف صحیح و غیر صحیح برای هر انسان به خودش مربوط می شود خانمی که منزل من مشغول به کار است پسر کوچکش چون خیلی لاغر و ظریف است به شدت علاقه مند هست که باشگاه برود کاراته یاد بگیرد باشگاه می رود و هدف خود را گذاشته به اینکه که برود خارج از کشور اول بشود و حتماً آن بالا عکس او را بگیرند پرچم ایران را هم بالا بگیرد می داند برای رسیدن به این هدف چقدر کتک می خورد یعنی هر سری که در باشگاه بین بچه ها مسابقه می گذارند لت و پار می آید خانه .مادرش می گوید جیگر من می سوزد گفتم: بی خود می سوزد او بنای خود را گذاشته که می خواهد از طرف ایران خارج از کشور مسابقه بدهد و به یک جایی برسد هدف بدی هم نیست باید تاوان آن را هم بدهد برادرزاده ی من هدف گذاشته بود یک دانشگاه خوب و رشته ی خوب که دلش می خواهد قبول بشود زیاد در خانه می ماند ورزش نمی کرد پیاده روی نمی کرد هیکلش به هم می خورد آن از بسیاری از لذاید در این دوسال کاملاً بی بهره بود چه اشکالی دارد هدف خود را گذاشته بود می گفتند این بچه افسرده می شود افسرده آن کسی هست که هدف ندارد ولی مراقب باشیم اگر هدف او این باشد بیفتند درشارلاتان بازی و آی نفس کش ، این هدف نمی شود پدر و مادر وظیفه دارد که اهداف صحیح را به بچه های خود نشان بدهد ما خیلی دلمان می خواهد بچه هایمان نماز خوان باشند مومن باشند تابع خدا باشند اما ما نمی توانیم آنها را تغییر بدهیم یادمان باشد ما باید تغییر کنیم مومن باشیم که مومن بودن را بشناسند و ببینند و چون دیدند خودشان انتخاب می کنند و چون خودشان انتخاب کردند دیگر آن را ول نمی کنند شما من و همه ی پدر مادرها وظیفه مان است اهداف خوب را جلوه بدهیم . گفتم به او بگو حاج خانم گفته که خیلی کار قشنگی می کنی می روی باشگاه بدن خود را ورزیده می کنی فقط پسرم یادت باشد این فقط بدن نیست که باید ورزیده بشود جیبت هم ورزش می خواهد عقلت هم ورزش می خواهد از این دوتا جا نمانی حالا دارد کارهم می کند مدرسه می رود خیلی مهم است گویش ما و نوع رفتار ما . مادری که یک لباسی می پوشد که چی بگویم نمی تواند به بچه ی خود امر کند که این را نپوشد مردی که در یک مجلسی که خانم ها با جلوه های بسیار مستحجن می گردند می خندد و احترام می گذارد نمی تواند به دخترش بگوید این طوری نپوش چون مورد احترام باباش است این هم می خواهد مورد احترام باشد می رود مورد احترام مرد دیگری می شود نوع برخوردهای ما با بچه هایمان تعیین کننده است.

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید